جتصا - جوهر تجربه‌های صادراتی

آموزش اینکوترمز ۲۰۲۰ بر اساس آنچه از تجربه به دست آمده!

در مقدمه آموزش اینکوترمز 2020 باید اینکوترمز را به زبان ساده توضیح دهیم، زیرا هر کشوری قوانین خاص خود را دارد و من آن را بر اساس تجربه آموزش می دهم

آموزش اینکوترمز ۲۰۲۰

هر سال اینکوترمز توسط اتاق بازرگانی بین الملل مورد بازبینی قرار می گیرد و آموزش اینکوترمز 2020 تا سال 2030 مورد تائید است

⚡ جالب است بدانیم بلوغ اینکوترمز و پوشش دادن زوایا و جزئیات آن تا چنین حد کمالی مرهون بررسی تجربیاتی بوده است که در دنیای واقعی بین فروشندگان و خریداران اتفاق افتاده است و منابع آن صرفاً رخ دادهای واقعی بین تجار بوده و نه چیز دیگر!

ضررورت یادگیری اینکوترمز ۲۰۲۰

در گذشته موضوعات حمل‌ونقل، تحویل شفاف، مرزبندی وظایف و هزینه‌ها از پایه‌های اصلی مذاکرات تجاری بین خریدار و فروشنده بود و همیشه تجار زمان زیادی را باید صرف این توافقات می‌کردند.

از سویی در تجارت بین‌الملل این نیاز احساس می‌شد که نیاز است توافقات و معاملات با سرعت بالاتر و به صورت حرفه‌ای‌تر و با حداقل اختلاف و سوءتفاهم انجام شود! این دلیل بیشتر به خاطر حمل‌ونقل و نقش حیاتی آن در تجارت بین‌الملل است که مکان‌های مختلف در سراسر جهان را به هم متصل می‌کند. اما چالش اینجا بود که هر منطقه زبان تجاری مخصوص به خود و وظایف خاصی را برای تجار تعریف می‌کردند یا تجار هر منطقه برداشت‌های متفاوتی از مفهوم لجستیک داشتند که بیشتر منحصر و عادت مردم آن منطقه خاص بود!

احساس نیاز به سرعت، دقت، شفافیت در تقسیم مسئولیت‌ها، هزینه و ریسک اتاق بازرگانی بین‌المللی را مجبور کرد تا یک قانون یکسان استاندارد را به صورت مدون و عملی وضع کند.

⚡ بنابراین، احساس نیاز به سرعت، دقت، شفافیت در تقسیم مسئولیت‌ها، هزینه و ریسک بین تجار و اختلافاتی که بین آنها در تجارت بین‌الملل اتفاق می‌افتاد اتاق بازرگانی بین‌الملل را وادار کرد تا قواعد متحدالشکل استانداردی را به صورت مدون و کاربردی پایه‌گذاری کند!

اینکوترمز یا شرایط تجاری بین‌المللی، مجموعه‌ای قواعدی است که توسط اتاق بازرگانی بین‌المللی (ICC) منتشر شده‌اند و مسئولیت‌های فروشنده و خریدار را در یک معامله تجاری بین‌المللی از خیلی جهات مشخص می‌کنند.

متأسفانه، اکثر صادرکنندگان قوانین اینکوترمز را به طور کامل درک نمی‌کنند، فکر می‌کنند آسان است و نگران جزئیات و پیچیدگی‌های آن نیستند و اغلب متحمل زیان‌های جبران‌ناپذیری هم شده‌اند!

اینکوترمز 2020 مجموعه ای قوانین استاندارد بین المللی است که به یک کشور یا منطقه محدود نمی شود و آموزش اینکوترمز بسیار مفید است

اینکوترمز مجموعه قواعد استاندارد بین‌المللی است که به یک کشور یا منطقه محدود نمی‌شود. این اصطلاح جهانی وظایف، هزینه‌ها و مسئولیت‌های دو طرف معامله را به شیوه‌ای استاندارد و با کمترین استهلاک طرفین تعریف می‌کند.

این قواعد وظایف، هزینه، ریسک، مسئولیت، تدارکات و مدیریت حمل‌ونقل را از نقطه بارگیری در مبدأ تا نقطه تخلیه در مقصد بین خریدار و فروشنده مشخص و تعیین تکلیف می‌کنند.

تجربه نشان داده است تجار زمانی دنبال یادگیری قواعد اینکوترمز می‌افتند که مشکلی ایجاد شود، هزاران دلار پول از دست داده و خسارت‌های سنگینی متحمل شده‌اند!

مسئولیت طرفین در پذیرش خطرات، بیمه کالا، هزینه‌های حمل‌ونقل، بارگیری، تخلیه، اظهار صادراتی، مسئولیت‌های قانونی و محل تحویل از مهم‌ترین موضوعاتی است که اینکوترمز به آن می‌پردازد و ممکن است با انتخاب یک قاعده اشتباه بخش زیادی از مسئولیت‌ها یا هزینه‌ها بین خریدار و فروشنده جابه‌جا می‌شود!

آمزش اینکوترمز 2020 شاید مهمترین گزینه ای باشد که هر صادرکننده باید آن را آموزش ببیند و برای خود کار کند

⚡ اتاق بازرگانی بین‌الملل تمام شرایط، اتفاقات و حالت‌های مختلف که ممکن است بین خریدار و فروشنده اتفاق بیفتد را دیده و در هر حالت مسئولیت، تعهد و هزینه را بین خریدار و فروشنده تقسیم کرده است و به تجار و ذی‌نفعان به‌شدت توصیه کرده است این قوانین را به صورت حرفه‌ای بیاموزند و از حقوق خود و طرف مقابل آگاهی پیدا کنند.

بسیاری از صادرکنندگان از حقوق خود بی‌اطلاع‌اند و مثلاً در صورت آسیب، چون مثلاً کالا هنوز از مرز کشور خارج نشده است تصور می‌کنند باید فوراً محصول آسیب‌دیده را باید با محصول جدید جایگزین کنند یا اگر خسارتی قبل از دریافت کامل وجه اتفاق بیفتد گمان می‌کنند هزینه جبران خسارات یا برخی هزینه‌های حین حمل با آنهاست درصورتی‌که اصلاً این‌طور نیست!

از دیگر مزایای اینکوترمز کاهش تنش بین خریدار و فروشنده به دلیل تنوع قوانین و مقررات محلی در کشورهای مختلف است.

اینکوترمز با تعیین وظایف، مسئولیت و هزینه‌ها خیلی زود تکالیف و وظایف هر طرف را در هر منطقه مشخص و هر طرف دقیقاً می‌داند در هر منطقه جغرافیایی چه وظایف، مسئولیت یا هزینه‌هایی متوجه اوست.

اینکوترمز 2020 خدمات بسیاری را نه تنها به طرف های تجاری ارائه کرده است. همچنین مزایای زیادی ببرای شرکت های حمل و نقل، بانک ها دارد

⚡ اینکوترمز نه تنها به طرفین معامله خدمت زیادی کرده؛ بلکه به سایر ذی‌نفعان مثلاً شرکت‌های حمل‌ونقل – بانک‌ها – شرکت بیمه – گمرک – ترخیص‌کاران و غیره هم منافع زیادی می‌رساند و تکالیف آنها را زیر مجموعه توافق هر یک از ذی‌نفعان اصلی (خریدار و فروشنده) مشخص می‌کند!

مثلاً ممکن است بخواهید یک حمل‌ونقل دریایی را از بندرعباس تا بندر لاذقیه در سوریه بر اساس قاعده اینکوترمز FCA-Bandar Abbas هماهنگ کنید.

در این حالت بسیاری از وظایف، مسئولیت‌ها و هزینه‌ها که در جریان حمل کالا از محل کار شما تا محل کار خریدار ایجاد می‌شود که همه‌وهمه باید تعیین تکلیف و مشخص شود و همه این تقسیم مسئولیت‌ها، هزینه‌ها و ریسک را اینکوترمز مشخص می‌کند.

THC ها هزینه های اضافی علاوه بر حمل و نقل دریایی هستند که معمولاً توسط شرکت های حمل و نقل برای جابجایی کانتینرها در ترمینال کانتینری قبل از بارگیری در کشتی دریافت می شود.

⚡در این مورد فقط در جریان حمل ممکن است شرکت‌های حمل با هزینه‌هایی مثلاً عملیات مختلف بندری، بارگیری، تخلیه، انتقال از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر، انتظار کانتینر، هزینه‌های ورود به داخل یا خارج کشور، سوئیچ اسناد و غیره مواجه شوند و اینجاست که قاعده اینکوترمز توافق شده مرز هزینه، مسئولیت و وظایف را نه‌تنها برای ذی‌نفعان اصلی مشخص می‌کند؛ بلکه در ذیل آن این موارد را برای شرکت‌های خدمت‌رسان صادراتی هم مشخص می‌کند.

بنابراین، تسلط هر یک از طرفین نسبت به قواعد اینکوترمز می‌تواند مانع سوءاستفاده احتمالی ذی‌نفعان اصلی یا فرعی در فرایند صادرات یا واردات شود.

بحرانی‌ترین سؤالات پاسخ داده شده در اینکوترمز

محل تحویل کجاست؟ چه کسی حمل‌ونقل را هماهنگ و هزینه آن را در هر مرحله پرداخت می‌کند؟ چه کسی حق بیمه را مدیریت و پرداخت می‌کند؟ تشریفات گمرکی مبدأ و مقصد به عهده کیست؟ چه کسی مسئول عوارض و مالیات‌های احتمالی مبدأ و مقصد است؟ در صورت کسری یا ازبین‌رفتن بخش یا کل محموله مسئولیت با چه کسی است؟

تجربه صادرات و استفاده از قواعد حرفه ای اینکوترمز می تواند مانع از بسیاری از اشتباهات خریداران شود

⚡در نهایت، آیا فکر نمی‌کنید لازم است صادرکنندگان قوانین اینکوترمز را به‌درستی درک کنند و  مانع ضرر و زیان‌های آتی در تجارت خود شوند؟

کار در عمل چیز دیگری است و خیلی از تئوری ها در عمل اموخته می شوند نه در ظاهر و تئوری

⚡حقیقت این است که موفقیت واقعی در کسب‌وکار به همان اندازه که به ابتکار و تلاش شما بستگی دارد به اجتناب از اشتباهات و هوشمندانه کار کردن هم‌بستگی دارد.

در مورد آخرین آپدیت اینکوترمز، اگرچه نسخه ۲۰۱۰ آن همچنان برای قراردادهای قدیمی معتبر است و منعی برای استفاده از آن حتی برای قراردادهای جدید نیست؛ اما به صادرکنندگان ایرانی به‌شدت توصیه می‌شود تا توافقات و قراردادهای خود را بر اساس قواعد اینکوترمز ۲۰۲۰ که نسخه به‌روز و پیشرفته‌تر آن است را بیاموزند.

ضمن اینکه در نسخه ۲۰۲۰ اینکوترمز پیچیدگی قواعد کمتر و کلیه ایرادات نسخه‌های قدیمی‌تر را هم رفع کرده است!

کم شدن تعداد تعداد قواعد و راحتی در استفاده از مزایای اینکوترمز 2020 است که کار را برای صادرکنندگان راحت کرده است

⚡ یکی از ویژگی‌های اصلی نسخه‌ ۲۰۲۰، ساده‌سازی شرایطی است که طرف‌های قرارداد باید از آن پیروی کنند. در این نسخه، یازده اصطلاح موضوعات تحویل، تعهدات، هزینه‌ها و خطرات را بین خریدار و فروشنده تعریف و روشن کرده است!

صادرات از ایران برای هر صادرکننده ای متصور است. اما راه دارد و باید از طریق سوال و مشاوره باشد

1- معایب اینکوترمز چیست؟

از معایب اینکوترمز عدم پوشش تمام جنبه‌های قراردادهای خریدوفروش بین‌المللی است که البته این اشکال به اینکوترمز وارد نیست؛ بلکه اشکال را باید به کسانی وارد دانست که چنین تصوری از اینکوترمز دارند.

2- آیا واقعاً اینکوترمز پیچیده است؟

عده‌ای وقتی اینکوترمز را آموزش می‌بینید ممکن است بگویند این قواعد چندان هم سخت نیست. اما وقتی وارد قرارداد و معامله واقعی با یک شخص می‌شوند تازه پیچیدگی‌های اینکوترمز را درک می‌کنند!
و البته زمانی اهمیت اینکوترمز برای صادرکنندگان بیشتر مشخص می‌شود که دچار آسیب، زیان یا مشمول هزینه‌هایی می‌شوند که اصلاً در محاسبات خود آن را ندیده بودند.

3- مزیت یادگیری اینکوترمز به روش "تجربه‌محور" نسبت به "آموزش‌های معمول" چیست؟

جالب است بدانیم بلوغ اینکوترمز تا این حد و پوشش دیدن زوایا و جزئیات آن تنها به بررسی اتفاقاتی بوده است که در دنیای واقعی بین فروشندگان و خریداران اتفاق افتاده است و منابع آن صرفاً تجربیات واقعی بوده است نه چیز دیگر!

آموزش قواعد اینکوترمز برای هر صادرکننده ای لازم و ضرروری است

بر همین مبنا تغییرات و بازنگری‌هایی که اتاق بازرگانی بین‌الملل هر ۱۰ سال  روی اینکوترمز انجام می‌دهد صرفاً از بررسی موردی تجربیات و اتفاقاتی است که بین خریداران و فروشندگان در سراسر دنیا به دست آمده و می‌آید و این تجربه بودن اینکوترمز است که آن را تا این حد در تجارت بین‌الملل کاربردی و آن را جا انداخته است!

موضوع دیگر نحوه استدلال‌کردن در اینکوترمز است! زمانی که طرف مقابل اطلاعات کافی راجع به اینکوترمز نداشته باشد یا بخواهد (عمداً یا سهواً) هزینه یا مسئولیتی را به دوش طرف مقابل بیندازد اینجاست که نحوه استدلال یک صادرکننده حرفه‌ای به کار می‌آید و می‌تواند به‌خوبی از خود دفاع کند و طرف مقابل را متقاعد کند هزینه یا مسئولیت‌هایی که به عهده اوست را بپذیرد.

از همه مهم‌تر زمانی که یکی از طرفین خسارت می‌بینید تفسیر، استدلال، دفاع و داوری به نفع یکی از طرفین بر اساس قواعد اینکوترمز پیچیده می‌شود!

صرفاً به این دلیل که خریدار بهتر می‌توانست قوانین اینکوترمز را استدلال کند، حقوق صادرکننده ایرانی تضعیف شده است. و متحمل هزینه یا خسارت شد.

⚡بارها پیش آمده است باوجوداینکه در معاملات حق با صادرکننده ایرانی بوده است و می‌دانسته هزینه یا مسئولیتی متوجه خریدار است صرفاً به دلیل اینکه خریدار بهتر می‌توانسته است قواعد اینکوترمز را استدلال کند حقوقش تضعیف و متحمل هزینه یا خسارت شده است.

یا اینکه مواردی بوده است که در یک معامله خریدار یا فروشنده قصوری در کار داشته‌اند؛ اما یکی از طرفین با استدلال‌هایی که تأثیری در اصل موضوع نداشته طرف مقابل را راضی به پذیرش خسارت، هزینه یا مسئولیت کرده درصورتی‌که این قصور به معنی انتقال مسئولیت یا هزینه به طرف مقابل نیست.

در این حالت اگر صادرکنندگان اطلاعات کافی و نحوه استدلال قواعد اینکوترمز را بدانند به طرف مقابل توضیح می‌دهند هر چند آنها در معامله قصور یا خطایی کرده‌اند؛ اما این قصور مانع آن نمی‌شود تا هزینه، مسئولیت‌ها یا ریسکی را که به عهده طرف مقابل است را بپذیرند.

آنچه در آموزش اینکوترمز ” جتصا” خواهید آموخت:

چرخه لجستیک در اینکوترمز 2020 روشی بسیار شناخته شده از جتصا که تجربه های صادرکنندگان را جمع آوری و به مخاطبان ارائه می دهد

۱- آموزش اینکوترمز بر اساس تجربه‌های واقعی تجار ایرانی که با آن برخورد داشته‌اند!

۲- آموزش تمامی ۱۱ قاعده اینکوترمز

۳- نحوه استدلال‌کردن در اینکوترمز به طرف مقابل

۴- در اختیار قراردادن کتاب اینکوترمز ۲۰۲۰ به ارزش ۷۰ دلار

معرفی انواع قواعد اینکوترمز

قاعده EXW( EX-Work)

قاعده EXW  از مهمترین قواعد اینکوترمز است که باید به ان توجه شود و البته صادرکنندگان حرفه ای از این قاعده استفاده نمی کنند

Ex Work  به این معنی است که فروشنده کالا را در مکان مشخص (مانند کارخانه یا انبار فروشنده) بدون تشریفات گمرکی و آماده بارگیری روی وسیله حمل در اختیار خریدار قرار می‌دهد.

مکان توافق شده ممکن است محل کار فروشنده باشد یا نباشد. زیرا هر مکانی که فروشنده مشخص می‌کند نقطه تحویل کالا به خریدار است.

اگر اینکوترمز را طیفی از EXW تا DDP در نظر بگیریم، از نگاه صادرکننده  EXW ( EX-Work) ساده‌ترین قاعده با کمترین پیچیدگی و DDP پیچیده‌ترین قاعده با بیشترین مسئولیت، ریسک و البته هزینه است!

ایکس ورک یا فروش درب کارخانه مخصوص صادرکنندگانی است که هیچ اطلاعی از صادرات ندارند و نمی خواهند ریسکس را به عهده بگیرند

⚡ این قاعده “مسئولیت حداقلی” را برای فروشنده دارد و تنها باید کالا را در محل مشخص که معمولاً کارخانه یا انبار فروشنده است، در دسترس و آماده بارگیری در اختیار خریدار قرار دهد.

بر اساس این قاعده فروشنده موظف است کالا را طبق توافق به خریدار تحویل دهد تا خریدار بتواند بارگیری را با سهولت انجام دهد!

مثلاً اگر توافق خریدار و فروشنده تحویل به صورت کارتن شده، پالت‌بندی و استرچ بندی باشد فروشنده موظف است طبق توافق یا قرارداد کالا را به خریدار تحویل دهد!

برای صادرکننده، تحویل در محل کار (EX-Work) به معنای حداقل تعهد، حداقل انعطاف، حداقل قیمت و حداقل سود مورد انتظار است!

در این قاعده خریدار مسئول بارگیری کالاها روی وسیله نقلیه است حتی اگر فروشنده بهتر این کار را انجام دهد. بعد از آن هم برای سایر اقدامات مراحلی مثلاً حمل‌ونقل، بیمه، تشریفات گمرکی، مجوزها، ترخیص و غیره به عهده خریدار است.

در قاعده EXW بر خلاف تصور عموم فروشنده گان و صادرکنندگان تعهداتی دارند

⚡ بر خلاف تصور خیلی‌ها که در این قاعده فروشنده هیچ مسئولیتی ندارد و البته اتاق بازرگانی بین‌الملل هم حداقل وظایف، ریسک و مسئولیت‌های ممکن را برای فروشنده در نظر گرفته است؛ اما این اتاق همچنان وظایفی برای فروشنده مشخص می‌کند که رعایت آنها توسط فروشنده باعث رضایت خریدار و تکرار معامله می‌شود.

کم نبوده‌اند صادرکنندگان ایرانی که چون برداشتشان از این قاعده این بوده است که فروشنده هیچ تعهدی در قبال فروشنده ندارد به دلیل عدم آشنایی با وظایف خود یعنی “حداقل تعهدات” باعث نارضایتی خریدار شده‌اند و مشتری خود را از دست داده‌اند!

نکته مهم این است که خریدار و فروشنده درک صحیح و جامعی از شرایطی که اتاق بازرگانی بین‌الملل برای دو طرف در قالب قواعد ۱۱ گانه (اینکوترمز ۲۰۲۰) مشخص کرده داشته باشند تا بتوانند وظایف خود نسبت به یکدیگر را به طور کامل اجرا کنند.

در قاعده فروش درب کارخانه یا EXW تمامی ریسک به خریدار منتقل می شود و فروشنده هیچ مسئولیتی را نمی پذیرد

⚡ توجه داشته باشید تحویل درب کارخانه (EX-Factory) ساده‌ترین نوع صادرات است و عده‌ای آن را حتی صادرات به حساب نمی‌آورند، اما اگر شرکت‌ها واقعاً قصد دارند صادرات خود را توسعه دهند باید در کنار فروش کالا خدمات را هم به خریداران عرضه کنند.

دلیل این موضوع این است که ارائه خدمات صادرات برای فروشنده (صادرکننده) حداقل در کشور خودش نسبت به اینکه خریدار بخواهد این وظایف را در کشور فروشنده انجام دهد به‌مراتب ساده‌تر است.

تحویل درب کارخانه معادل فروش داخلی است و فروشنده حاضر نیست خدمات خاصی به خریداران بین‌المللی بدهد و این حداقل انعطاف صادرکننده را نشان می‌دهد که اتاق بازرگانی بین‌الملل آن را در قالب قاعده EXW تعریف می‌کند.

مسلماً این قاعده جذابیتی برای خریداران ایجاد نمی‌کند و دلیل آن این است که خریدار باید در کشور فروشنده وارد پروسه‌های تخصصی صادرات شود که احتمالاً بر آنها احاطه ندارد و یا به‌ناچار باید از واسطه‌های صادراتی استفاده کند.

وجود .اسطه گرانی که هیچ ارزش افزوده ای ایجاد نمی کنند می تواند برای صادرکنندگان مضر باشد

⚡ دراین‌بین برخی واسطه‌گران خلأ پیش آمده استفاده می‌کنند و صرفاً با هدف کسب سود حداکثری حاصل از میانجیگری با عرضه‌کنندگان وارد معامله می‌شوند!

البته واسطه‌گری حرفه‌ای شبیه آنچه در اروپا انجام می‌شود بسیار مقبول است؛ زیرا هدف شرکت‌های واسطه بازرگانی صرفاً سود نیست و به فکر تداوم تجارت و کسب‌وکارهای طولانی در بلندمدت‌اند!

بنابراین، فروش‌های درب کارخانه بیشتر مناسب اشخاص یا شرکت‌هایی است که:

۱-قدرت چانه‌زنی بالایی دارند و سود فروش درب کارخانه به مشتریان بین‌المللی برای آنها تضمین شده و بالاست.

۲- اشخاص و شرکت‌هایی که علاقه‌ای به رشد در بازارهای بین‌المللی ندارند!

۳- تولیدکنندگانی که از واسطه بازرگانی حرفه‌ای استفاده می‌کنند که البته تعداد آنها در ایران محدود است.

این قاعده برای هر حمل‌ونقلی به صورت مستقل یا ترکیبی از آنها قابل‌اجرا است و محدودیتی در این زمینه وجود ندارد!

(FREE CARRIER) FCA

از قواعدی است که برای هر حمل‌ونقل یا ترکیبی از آنها قابل استفاده است و هر جایی که قرار است خریدار حمل اصلی را هماهنگ و به عهده بگیرد این قاعده مناسب است.

به عنوان صادرکننده در صورتی که قصد دارید مسئولیت حمل اصلی شامل ریسک، مسئولیت و هزینه را به عهده خریدار بگذارید FCA مناسب‌ترین قاعده‌ای است که پیشنهاد دهید. در این قاعده ریسک، هزینه و مسئولیت‌ها در حمل اولیه (از محل کار فروشنده تا نقطه تشریفات گمرکی) به عهده فروشنده است.

بر اساس قاعده  FCA، فروشنده مسئول تحویل کالا در محل معین به حامل یا شخصی که خریدار مشخص می‌کند خواهد بود به‌طوری که فروشنده باید کالای بسته‌بندی‌شده، برچسب‌گذاری شده و آماده ارسال را که معمولاً پایانه، گمرک، کارخانه یا انبار فروشنده است را به خریدار تحویل دهد.

بر اساس این قاعده پس از تحویل کالا در این نقطه توسط فروشنده، کلیه مسئولیت‌ها، ریسک و هزینه‌های مربوطه به خریدار منتقل می‌شود.

ریسک‌های مورد نظر ممکن است شامل بارگیری و تخلیه کالا، عبور از گمرک، حمل‌ونقل بین‌المللی و نگهداری یا فروش مجدد کالا باشد.

FCA  به این معنی است که فروشنده کالا را به یکی از دو روش به خریدار تحویل ‌دهد.

FCA محبوب ترین قاعده اینکوترمز است که شرکت ها باید حداقل این قاعده را به خریداران خود سرویس دهی کنند

⚡ در حالت اول مکان تعیین شده دقیقاً محل کار فروشنده مثلاً کارخانه یا انبار اوست. در این صورت تحویل کالا بلافاصله بعد از اتمام بارگیری روی وسیله حمل‌ونقلی که خریدار هماهنگ نموده است، کامل می‌شود. حالت دوم موقعی است که مکان توافق شده غیر از محل کار فروشنده است، در این صورت کالا روی وسیله حملِ‌ فروشنده به خریدار تحویل می‌شود. برای اینکه بهتر متوجه شوید اصل زیر را همیشه در قاعده FCA  به خاطر بسپارید.

در قاعده FCA، فروشنده همیشه یک بارگیری به خریدار بدهکار است.

البته  بر اساس قاعده FCA تمامی مراحل و مسئولیت‌های حمل تا رسیدن به نقطه تعیین شده قبل از “اظهار گمرکی” به عهده فروشنده است؛ اما هزینه و مسئولیت‌ها در آن نقطه چه در گمرک یا هر جای دیگر باشد بعد از اتمام تشریفات ترخیص  که توسط فروشنده انجام شده به خریدار منتقل و تحویل انجام شده است.

  از نظر اینکوترمز تحویل جایی است که ریسک به خریدار منتقل می‌شود و نه هزینه!

   در ترم FCA هر کدام از این دو نقطه به عنوان محل تحویل انتخاب شوند، آن مکان مشخص می‌کند که ریسک در کجا و چه زمانی به خریدار منتقل شده است و هزینه‌های حمل هم از همان محل به خریدار منتقل می‌شود!

پلمپ کانتینر درب کارخانه برای صادرکننده ایرانی در قاعده FCA به شدت به نفع اوست زیرا باعث کاهش هزینه و برداشته شدن ریسک از اوست

⚡ تجربه نشان داده است که اگر صادرکنندگان ایرانی مأمور گمرک را متقاعد کنند تا تشریفات گمرکی و در نهایت پلمب بار در محل کارخانه یا انبار آنها انجام شود در کاهش هزینه و انتقال ریسک به نفع خودشان کار کرده‌اند.

  زیرا در این قاعده تا زمانی که تشریفات گمرکی به اتمام نرسد مالکیت، هزینه و ریسک کالا تماماً به عهده  فروشنده است و خریدار تعهد و مسئولیتی در قبال محموله ندارد.

در حالت دیگر برخی صادرکنندگان باتجربه که امکان آن را ندارند تا تشریفات گمرکی را در کارخانه یا انبار خود هماهنگ کنند و انتقال کالا به گمرک ضروری است برای کاهش هزینه (درصورتی‌که نیاز به تغییر وسیله حمل‌ونقل نباشد).

بارگیری خود را از همان ابتدا روی وسیله حمل‌ونقل معرفی شده توسط خریدار انجام می‌دهند تا نیاز به یک تخلیه و بارگیری کمتر شود.

قاعده FCA می تواند برای خیلی ها مفید و هم مضر باشد. اا در مجموع به نفع فروشنده است زیرا در ارائه کمترین خدمات بیشترین ریسک را متحمل شده است

⚡ در ترم FCA مانند سایر قواعد اینکوترمز ذی‌نفعان اصلی خریدار و فروشنده‌اند اما ممکن است شخص یا سازمان‌های دیگری مانند حامل، کارگزار گمرک، بانک و… درگیر معامله شوند. در این صورت وظایف هر ذی‌نفع ثالث در ذیلِ وظایف و مسئولیت ذی‌نفعان اصلی یعنی خریدار و فروشنده تعیین می‌شود!

نکته‌ای که کمتر در قاعده FCA به آن پرداخته می‌شود حمایت‌های معنوی و نه غیرالزام‌آوری است که اتاق بازرگانی بین‌الملل برای فروشنده معین کرده است!

اتاق بازرگانی بین‌الملل در این ترم به فروشنده توصیه کرده است تا خطرات و هزینه‌های احتمالی که ممکن است خریدار را در کشور مبدأ تهدید کند مطلع سازد.

چنین توصیه‌هایی از اصل تفاهم، همکاری و ارتباط بلندمدت تجاری بین طرفین معامله که در روح اینکوترمز قرار گرفته نشئت می‌گیرد!

(CPT (Carriage Paid To

این قاعده برای هر نوع حمل‌ونقل اعم از حمل دریایی – زمینی – ریلی و هوایی قابل‌استفاده است. در این قاعده، فروشنده باید تشریفات گمرکی در کشور مبدأ را انجام دهد یا اصطلاحاً کالای را برای صادرات ترخیص کند.

سپس حمل کالا تا محل مشخص که خارج از محدوده سرزمینی فروشنده است را انجام و در آن نقطه کالا را روی وسیله حمل به خریدار تحویل دهد.

در بیشتر اوقات نقطه تعیین شده گمرک یا پورت ورودی در کشور خریدار است! نکته قابل‌توجه و متمایزکننده این قاعده این است که فروشنده از طرف خریدار شرکت حمل را انتخاب می‌کند و هزینه حمل تا نقطه تعیین شده را هم پرداخت می‌کند!

بر خلاف تصور خیلی ها در قاعده CPT بخصوص آموزش اینکوترمز 2020 این ریسک وجود دارد که فروشندگان تصئر کنند ریسک کالا به عهده فروشنده است

⚡ در این قاعده ریسک و مسئولیت‌های کالا بعد از اظهار گمرکی به خریدار منتقل می‌شود. نکته‌ای که خیلی از خریداران یا حتی صادرکنندگان از آن اطلاعی ندارند و به‌اشتباه تصور می‌کنند؛ چون فروشنده شرکت حمل را انتخاب و هزینه‌های آن را هم پرداخت کرده است مسئول رساندن کالا تا مقصد تعیین شده هم هست درصورتی‌که در این قاعده فروشنده به نیابت از خریدار شرکت حمل را انتخاب و هزینه حمل را هم پرداخت می‌کند.

البته ” اتاق بازرگانی بین‌الملل” در اینکوترمز تکالیف ومسئولیت‌هاایی برای فروشنده در انتخاب شرکت حمل که به نیابت از خریدار این کار را انجام می‌دهد تعیین کرده است که در صورت بروز مشکل باید پاسخگوی وظایف خود باشد!

در ترم CPT دو نقطه بسیار مهم است. اولین نقطه، نقطه‌ای است که ریسک کالا به خریدار منتقل می‌شود و نقطه دوم نقطه‌ای است که خریدار باید هزینه حمل تا آن نقطه را بپردازد.

اتاق بازرگانی بین‌الملل هم به خریدار و هم به فروشنده توصیه کرده است در صورت انتخاب این قاعده این دو نقطه را با جزئیات هر چه بیشتر انتخاب کنند بخصوص این موضوع برای خریدار اهمیت بیشتری دارد و وقتی چندین کریر در حمل مشارکت دارند اهمیت آن هم دوچندان می‌شود.

در این قاعده ممکن است حالت‌های بسیار زیادی اتفاق بیفتد که هر چند فروشنده از زعم خود کار درست را انجام می‌دهد؛ اما ممکن است بعدها باعث نارضایتی خریدار شود.

در آموزش اینکوترمز 2020 بیشتر تجار تصور غلطی از طرف مقابل دارند و نمی توانند درک کنند چه اتفاقی برای آنها می افتد

⚡ قاعده CPT از قواعدی است که خیلی از خریداران یا فروشندگان ممکن است درک درستی از آن نداشته باشند و عدم تسلط یکی از طرفین یا دو طرف ممکن است باعث سوءتفاهم و ایجاد مشکلاتی شود! تسلط کامل یکی از طرف‌ها در توافق‌ها و قرارداد می‌تواند به سود دو طرف یا البته به سود کسی باشد که اطلاعات بیشتری از این قاعده دارد.

در قاعده CPT فروشنده باید هرگونه صورت هزینه، مجوز صادرات، گواهی‌نامه‌های استاندارد یا سایر اسناد لازم برای صادرات کالا را خودش تهیه کند و خریدار الزامی برای تهیه یا اینکه بخواهد هزینه‌ای بابت آن پرداخت کند را ندارد.

در مقابل خریدار باید هرگونه صورت‌حساب، گواهینامه، مجوز یا سایر اسناد لازم برای واردات کالا را تهیه و هزینه آن را هم پرداخت کند. در این قاعده فروشنده حتی وظیفه تخلیه کالا از روی وسیله حمل در نقطه انتهایی را ندارد.

از نظر خریدار فروشنده باید هزینه حمل تا نقطه نهایی را پرداخت کند و چنانچه در بین مسیر حمل تا نقطه تعیین شده کالا مشمول هزینه‌های بازرسی توسط برخی کشورها یا هرگونه ترانسشیپمنت یا کراس استاف شود را باید از قبل با شرکت حمل منتخب بررسی و هزینه‌های آن را هم پرداخت کند.

فروشنده نمی‌تواند چنین هزینه‌هایی را جدا به خریدار فاکتور کند؛ زیرا مسئول رساندن کالا تا نقطه تعیین شده است و هزینه‌های محتمل به عهده خود اوست.

انتخاب بهترین شرکت حمل و نقل در این قاعده بسیار کارگر است

⚡ نکته‌ای که در اینجا وجود دارد به توافق محکم، حرفه‌ای و استفاده از یک شرکت حمل‌ونقل معتبر و متخصص در آن مسیر است.

Carriage and Insurance Paid to (CIP)

خریدار و فروشنده در قاعده CIP هر کدام وظایفی به عهده دارند اما مهمترین ویژگی این قاعده هزینه و بیمه به عهده فروشنده است

در این قاعده اینکوترمز موضوع بیمه هم افزوده شده است. در ترم‌های پیشین موضوع بیمه تماماً به عهده خریدار بود و اولین قاعده‌ای که در اینکوترمز که مسئولیت بیمه را متوجه فروشنده می‌کند در این قاعده است!

در قاعده‌های قبلی صحبت از بیمه نبود؛ اما به مفهوم آن هم نبود که کالا بیمه نمی‌شود؛ بلکه به این معنی بود که خود خریدار بیمه‌نامه را تهیه و مسئولیت‌های حمل را هم بر عهده داشت.

در قاعده cip اینکوترمز 2020 هزینه بیمه و هزینه حمل و نقل با فروشنده است اما ریسک به خریدار منتقل می شود

⚡ تفاوت قاعده CIP با CPT در این است که در این قاعده، فروشنده باید علاوه بر پرداخت هزینه حمل‌ونقل کالا تا مقصد تعیین شده، هزینه بیمه تا مقصد معین را بپردازد.

این قاعده از قاعده‌های بحث‌برانگیز بین خریدار و فروشنده است. زیرا بر خلاف تصور عموم خطر از دست رفتن یا آسیب کالا در این قاعده بعد از تحویل کالا به اولین حمل‌کننده از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود؛ اما عده‌ای از صادرکنندگان یا واردکنندگان این تصور را دارند که چون انتخاب شرکت بیمه و پرداخت هزینه آن توسط فروشنده انجام شده است در صورت بروز آسیب یا مفقودشدن کالا مسئولیت با فروشنده است!

در این قاعده هر چند اتاق بازرگانی بین‌الملل مسئولیت‌ها را بعد از تحویل به اولین کریر به عهده خریدار گذاشته؛ اما وظایف و مسئولیت‌هایی متوجه فروشنده کرده که عدم رعایت این وظایف می‌تواند مخاطراتی برای او داشته باشد.

پوشش بیمه ای کامل در قاعده CIP ضروری است. استفاده از سایر کلازها مثل کلازهای B یا C قابل قبول نیست و فقط کلاز A

⚡ مسئولیت مهم خریدار در این قاعده اینجاست که فروشنده باید حداکثر پوشش بیمه‌ای را برای محصول در نظر بگیرد نه حداقل یا حتی پوشش‌های بیمه‌ای متوسط! ما در ایران کلازهای سه‌گانه بیمه را داریم که حداکثر پوشش بیمه‌ای در کلاز A است.

بنابراین، اگر یک صادرکننده ایرانی کالا را بر اساس قاعده CIP به خریدار فروخت باید محاسبات قیمت تمام شده را بر اساس پوشش بیمه‌ای کلاز A انجام دهد و الا در صورت بروز خسارت ارائه بیمه‌نامه پایین از این کلاز به خریدار برای او تبعات دارد مگر اینکه فروشنده از قبل این موضوع را به صورت مکتوب به خریدار اطلاع داده باشد یا در قرارداد فروش دو طرف روی آن توافق کرده باشند.

نکته مهم دیگری که خریدار باید به آن توجه کند پر کردن فرم‌های بیمه با نهایت دقت است. چون در این قاعده فروشنده از سمت خریدار کالا را بیمه می‌کند باید وظیفه خود را به بهترین نحو انجام دهد.

مثلاً کالا را قبل از حمل بیمه کند، تمام فرم‌ها را با دقت پر کرده باشد و زمان حمل را به شرکت بیمه به طور رسمی اعلام کند تا در صورت ایجاد اشکال شرکت بیمه‌ای بهانه‌ای برای عدم پرداخت خسارت به خریدار نداشته باشد!

ضمن اینکه بیمه‌گرهای انتخابی (شرکت‌های بیمه) باید عضوی از بازار LUA یا LMA باشند در غیر این صورت نمی‌توانند کار بیمه بین‌المللی را برای قاعده CIP انجام دهند.

پر نمودن فرم های بیمه اصول و قواعد خاصی دارد و باید با دقت به آن نگاه کرد زیرا بیمه به دلایل واهی قصد عدم پرداخت را دارد

⚡ نکته دیگری که در این قاعده وجود دارد این است که فروشندگان به‌اشتباه ذی‌نفع بیمه را شرکت خودشان تعریف می‌کنند. این کارنشان دهنده این است آنها قواعد اینکوترمز را به‌خوبی نمی‌شناسند و در صورت ایجاد مشکل باید بیمه‌نامه‌ای به خریدار تحویل دهند که ذی‌نفع فروشنده است و نه خریدار.

چنین اشتباهی نه‌تنها باعث نارضایتی خریدار از فروشنده است و اعتبار او را زیر سؤال می‌برد؛ بلکه در استرداد خسارت از بیمه مشکلات جدی ایجاد می‌شود!

Delivered At Place (DAP)

این قاعده اینکوترمز 2020 از قواعدی است که مسئولیت فروشنده به خارج از مرزها منتقل می شود و اولین قاعده پیچیده اینکوترمز است

⚡ در این قاعده نسبت به ترم‌های قبلی اینکوترمز که تاکنون بحث شد تحول بزرگی رخ می‌دهد به‌طوری که برای اولین‌بار فروشنده مسئولیت محموله را خارج از محدوده جغرافیایی کشورش می‌پذیرد.

در این قاعده فروشنده موظف است کالا را در محل مورد توافق در کشور خریدار یا کشور ثالث مورد توافق روی وسیله حمل به خریدار تحویل دهد.

در قاعده DAP وظایف فروشنده به اختصار شامل مراحل زیر است:

قاعده اینکوترمز DAP از مهمترین قواعدی است که می توان از آن استفاده کرد و در آن مسئولیت کالا با خریدار است نه فروشنده

⚡ فروشنده باید کالا را آماده و روی وسیله حمل بارگیری کند – حمل ابتدایی را انجام دهد – تشریفات گمرکی یا ترخیص صادراتی را به اتمام برساند – حمل اصلی را هماهنگی و انجام دهد و در صورت نیاز سوئیچ مدارک، Cross Stuff و سایر مسائل قانونی را انجام و در نهایت کالا را در نقطه توافق شده روی وسیله حمل تحویل خریدار دهد.

ضمن اینکه هزینه‌های حمل، بیمه و سوئیچ مدارک، دموارژهای احتمالی و حتی بازرسی‌های اجباری بین راه تا مقصد را هم پرداخت کند!

  DAP (تحویل در مکان) یکی از محبوب‌ترین ترم‌های مورداستفاده در اروپا است، همچنین یکی از محبوب‌ترین قاعده‌های مورد استفاده در تجارت الکترونیک است.

   DAP از ترم‌هایی است که به علت اشراف برخی خریداران حرفه‌ای به اینکوترمز ممکن است بخواهند از تجار و فروشندگان سنتی‌تر، سوءاستفاده کنند.

در ترم‌های گروه C ، هر چند هزینه‌های حمل‌ونقل یا بیمه به عهده فروشنده است؛ اما تعهدی تا رسیدن کالا به نقطه مورد توافق ندارد.

مثلاً در CPT-Hamburg هر چند هزینه‌های حمل به عهده فروشنده است؛ اما اگر حین حمل آسیبی به کالا وارد شود این خود خریدار است که باید موضوع را پیگیری و فروشنده نسبت به خسارت یا گم شدگی کالا مسئولیتی ندارد؛ اما در قاعده DAP شرایط دقیقاً برعکس است و فروشنده باید مسئولیت و هزینه هر گونه ریسک تا محل مشخص را بپذیرد.

از این قاعده می توان از تمامی روش های حمل و نقل استفاده کرد

⚡ این قاعده برای همه روش‌های حمل‌ونقل قابل‌استفاده است. در این قاعده بر اساس اینکوترمز فروشنده کالا را زمانی به خریدار تحویل داده است که محموله را به مقصد رسانده و آن روی وسیله حمل آماده تخلیه در دسترس خریدار قرار دهد.

در این قاعده فروشنده مسئول هزینه و ریسک‌های مربوط به انتقال کالا به مقصد تعیین شده است؛ اما در مقصد خریدار مسئول پرداخت هزینه‌های تخلیه، ترخیص، عوارض و مالیات واردات است!

از معایب این قاعده برای صادرکنندگان خطرات و هزینه‌های اضافه برای مسیرهایی است که ممکن است خریداران نسبت به آن آگاهی یا تجربه ای نداشته باشند!

نکته حائز اهمیت این است که نقطه توافق شده در این قاعده در کشور مقصد هر نقطه‌ای می‌تواند باشد الا گمرک کشور مقصد! زیرا در گمرک کشور مقصد نماینده خریدار باید کالا را تحویل بگیرد نه نماینده فروشنده!

بنابراین، انتخاب گمرک خریدار در این قاعده یک اشتباه محرز است و دو طرف باید با آگاهی کامل این قاعده را انتخاب کنند؛ زیرا فروشنده نمی‌تواند کالا را در گمرک به خریدار تحویل دهد!

عدم درک صحیح این قاعده در اینکوترمز ۲۰۲۰ و قواعد مشابه در نسخه‌های پیشین اینکوترمز اختلافات زیادی را بین فروشندگان و خریداران ایجاد کرده است و ضمن ایجاد خسارت به دو طرف باعث نارضایتی و عدم تکرار خرید از فروشندگان شده است.

تفاوت اصلی این قانون با قوانینی مانند CFR و CPT این است که مسئولیت ها قبل از تحویل به نقطه خاصی با فروشنده باقی می ماند و هرگونه حادثه ای مانند کمبود یا آسیب به حمل و نقل به عهده فروشنده است.

⚡ تفاوت عمده قاعده DAP با قاعده ای مثل CPT این است که مسئولیت‌ها قبل از تحویل تا نقطه معین با فروشنده باقی می‌ماند و هر اتفاقی مثلاً کسری یا صدمه به محموله به عهده فروشنده است.

Delivery at Place Unloaded (DPU)

این قاعده از جدیدترین قواعد اینکوترمز است که فقط می توان در نسخه 2020 دید و قبل از آن وجود نداشت

⚡ DPU یک ترم جدید است که قبل از اینکوترمز ۲۰۲۰ وجود نداشت. این ترم جایگزین DAT (Delivery at terminal) یا تحویل در گمرک است.

دلیل تغییر DAT به DPU این است که اتاق بازرگانی بین‌المللی برای تحویل کالا خلأ دید که فروشنده مسئولیت تخلیه و تحویل کالا را در نقطه‌ای غیر از گمرک پذیرفت.

⚡ دلیل اینکه DAT به DPU تغییر کرد این است که اتاق بازرگانی بین‌الملل خلائی را برای تحویل کالاهایی که فروشنده مسئولیت تخلیه و تحویل کالا در نقطه‌ای غیر از گمرک را می‌پذیرفت می‌دید.

بنابراین، اتاق بازگانی بین‌الملل اعلام کرد چرا فقط تخلیه در گمرک؟ و می‌دید قواعد قبلی باعث ایجاد محدودیت می‌شدند؛ بنابراین این اتاق Deliver at place Unloaded  را تعریف کرد.

طبق این قاعده صادرکننده باید هزینه تخلیه را هم که ممکن است گمرک را هم شامل شود یا شامل نشود را پرداخت کند.

برخلاف CIP Incoterm، فروشنده (یا خریدار) هیچ تعهدی برای قرارداد بیمه تحت DPU Incoterm ندارد.

⚡ منظور از نقطه تحویل یا تخلیه در این قاعده می‌تواند تخلیه در مرز – گمرک کشور مقصد یا هر نقطه‌ای بین خریدار و فروشنده که قبلاً توافق کرده‌اند باشد.

نکته اینکه هر طرف که قبض انبار را در اختیار داشته باشد نشان می‌دهد کالا را هم تخلیه کرده است. در این قاعده اگر فروشنده یا نماینده او قبض انبار را به خریدار ارائه دهد نشان می‌دهد که کالا را تخلیه کرده و هزینه‌های آن را هم پرداخت کرده است.

بنابراین، در این قاعده فروشنده مسئول پرداخت هزینه‌های حمل‌ونقل و تخلیه کالا تا مقصد نامبرده است و خریدار مسئول پرداخت هزینه‌های ترخیص، عوارض، مالیات و حقوق ورودی واردات در محل مقصد است.

در این قاعده فروشنده دقیقاً می‌داند کجا باید کالا را تحویل دهد و چگونه آن را تخلیه کند و خریدار دقیقاً می‌داند کجا باید کالا را دریافت و چگونه آن را ترخیص کند.

این قاعده برای حمل کالاهای سبک، ساده و سریع مناسب است. همچنین برای خریدارانی که دنبال راحتی تحویل، سادگی و شفافیت‌اند هم مناسب است.

از معایب این قاعده برای فروشنده این است که خودش یا نماینده او که معمولاً شرکت حمل‌ونقل است باید با شرایط حمل‌ونقل و تخلیه در کشور خریدار آشنا باشد و باید هزینه‌های حمل‌ونقل و تخلیه را پرداخت کند.

Delivered duty paid (DDP)

مانند سایر اینکوترمزها، DDP Incoterm ملزم می‌کند که فروشنده قرارداد حمل را منعقد کند یا با هزینه خود ترتیب حمل و نقل را بدهد. با این حال، هیچ قرارداد بیمه ای از فروشنده/خریدار لازم نیست.

⚡ بر اساس این قاعده ریسک، هزینه و مسئولیت‌ها زمانی از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود که فروشنده کالا را تولید، حمل اولیه تا گمرک مبدأ را انجام، تشریفات گمرکی و هزینه‌های مرتبط را پرداخت و حمل اصلی را تا مقصد نهایی را به عهده بگیرد.

سپس در مقصد کالا را از وسیله نقلیه تخلیه و تشریفات گمرکی و تمام هزینه آن را پرداخت نماید بعد از آن فروشنده موظف است کالا را از گمرک مقصد بارگیری و روی وسیله حمل در محل توافق شده و در دسترس خریدار برای تخلیه قرار دهد.

در این قاعده مسئولیت خریدار تنها تخلیه کالا است و هیچ گونه مسئولیت یا هزینه دیگر متوجه او نیست. اتاق بازرگانی بین‌الملل تحویل را زمانی می‌داند که خریدار کالا را روی وسیله حمل و در دسترس خریدار جهت تخلیه قرار دهد در غیر این صورت تحویل انجام نشده و همچنان ریسک، مسئولیت و هزینه‌ها به عهده فروشنده باقی خواهد ماند.

این قاعده حداکثر مسئولیت، هزینه و ریسک را برای فروشندگان داشته به‌طوری که اتاق بازرگانی بین‌الملل در سند رسمی اینکوترمز ۲۰۲۰ از علامت هشدار بخصوص برای فروشندگان استفاده کرده است.

امروزه در قاعده جدید اینکوترمز 2020 که به نام DDP است. وازه ترمینال را به مکان تغییر داد و محدودیت گمرک در نسخه 2010 از بین رفت

⚡ مهم‌ترین ریسک و هزینه‌ها در این قاعده پرداخت حقوق و عوارض گمرکی است. تنها شرکت یا اشخاصی باید این قاعده را بپذیرند که مشخصات زیر را داشته باشند:

۱- آگاهی کامل نسبت به حقوق و عوارض گمرکی کشور مقصد مثلاً تعرفه‌های ترجیحی

۲- آشنایی کامل با قوانین و مقررات واردات کشور مقصد بخصوص در خصوص مجوزها و روند کار

۳- داشتن یک شخص یا شرکت که کار ترخیص را در کشور مقصد برای فروشنده انجام دهد

۴- از زمان ماند محموله (مثلاً دموراژها – انبارداری – هزینه‌های قانونی و غیره) اطلاع داشته باشد.

Free alongside ship (FAS)

در FAS فروشنده کالا را برای صادرات ترخیص می کند و آن را در کنار کشتی معرفی شده توسط خریدار در بندر مبدا تحویل می دهد.

Free alongside ship یا قاعده FAS در مجموعه مقررات اینکوترمز ۲۰۲۰ به این معنی است که فروشنده کالا را در کنار کشتی (مثلاً در یک اسکله یا بارج) که قبلاً محل آن توسط خریدار و فروشنده توافق شده است تحویل می‌دهد.

در این قاعده خطر مفقودشدن یا آسیب‌دیدن کالا زمانی که کالا در کنار کشتی قرار گیرد از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود و پس از آن تمام هزینه‌ها و ریسک‌های احتمالی در ذمه خریدار خواهد بود.

این قاعده تنها برای حمل‌ونقل دریایی یا آبراه‌های داخلی قابل‌استفاده است و در مورد سایر قواعد کاربردی ندارد.

طبق این قاعده فروشنده موظف است تا زمانی که محموله در کنار کشتی به صورت استاندارد و ” دردسترس” بارگیری قرار نگیرد ضمن اینکه تمام فعالیت‌ها و وظایف مربوط به خود را به طور کامل انجام داده نداده باشد تحویل نمی‌تواند انجام شود.

مهم‌ترین وظایف و مسئولیت‌های فروشنده در قاعده FAS

سوء تفاهم ها ممکن است در حین حمل و نقل کالا ایجاد شود و تأثیر منفی در تجارت شما و تجارت مشتری شما بگذارد و این نیاز اینکوترمز در لجستیک را اجباری می کند.
  • تشریفات ترخیص صادراتی
  • هزینه حمل‌ونقل از محل کار فروشنده (انبار – کارخانه و حتی انبار شخص ثالث) به بندر، ترمینال و تا اسکله مورد توافق شده.
  • قراردادها (توافقات) حمل‌ونقل مربوطه با متصدیان حمل از جمله هرگونه پیش‌حملی که تا بندر، ترمینال، اسکله و در انتها تا استقرار کامل کالا تا پهلوی کشتی موردنظر را منعقد نماید.
  • کلیه مجوزات و تشریفات ترخیص صادراتی را به اتمام رسانده و هزینه‌های مربوطه را پرداخت کرده باشد.
  • همچنین ممکن است از فروشنده خواسته شود که به خریدار کمک کند تا یک سند حمل‌ونقل را که نشان‌دهنده تحویل است، با هزینه و ریسک خریدار تضمین نماید.

مهم‌ترین وظایف خریدار در قاعده FAS به این شرح است:

o قرارداد مناسب حمل را با مناسب‌ترین حامل سازماندهی کند.

o بارگیری کالا در کشتی

o کلیه هزینه‌های حمل بار از مبدأ تا مقصد (حمل اصلی بعد از بارگیری)

o تشریفات گمرکی در مقصد و پرداخت هزینه‌های ترخیص صادراتی

o ریسک کالا از لحظه قرارگرفتن کالا در پهلوی کشتی تا مقصد نهایی را بپذیرد

در قاعده FAS مانند سایر قواعد اینکوترمز (به‌غیراز CIP و CIF) نه خریدار و نه فروشنده موظف به بیمه‌کردن کالا نیستند و این الزام به طور خاص در قوانین اینکوترمز پوشش داده نمی‌شود. این موضوع مهم باید به عنوان بخشی از قرارداد فروش و شرایط فروش مورد بحث و توافق قرار گیرد.

در نهایت چیزی که بسیار مهم است و خیلی اوقات توسط خریداران یا فروشندگان مختلف نادیده گرفته شود عدم استفاده از بیمه باربری کالا و اکتفا نمودن به بیمه‌های مسئولیت است.

اخذ خسارت از بیمه‌های مسئولیت هم محدودیت‌های زیادی در قوانین و هم سقف پرداخت دارد که عملاً بازپس‌گیری خسارت را هم برای صادرکنندگان و هم واردکنندگان تقریباً غیرممکن می‌کند؛ بنابراین راه درست استفاده از بیمه‌های باربری صادرات یا واردات است.

حمل کالای فله مثل لوله یا درام برای قاعده fas مناسب است که ار تجربه به دست آمده

⚡ نکته بسیار مهم این است که چون کالا در این قاعده باید در کنار کشتی تحویل شود مناسب کالای کانتینری نمی‌باشد و دلیل آن این است که شرکت‌های کشتیرانی قبل از آماده‌سازی کانتینرها برای بارگیری آن را به محل دپوی کانتینرها منتقل می‌کنند. پس عملاً امکان تحویل کالای کانتینری در کنار کشتی وجود ندارد پس قاعده مناسبی برای کالای کانتینری نیست و این قاعده مناسب کالای فله مثل انواع لوله‌های بزرگ یا محصولات کشاورزی خاص مثل تانکرها یا مخازن بزرگ ذرت و محصولاتی این‌چنینی است!

Free on board (FOB)

بر خلاف قوانین گروه - FOB یکی از چهار قاعده دریایی اینکوترمز است که فقط زمانی اعمال می شود که محصولات از طریق دریا یا آبراه ارسال می شود

⚡ قاعده FOB جزء اولین قواعد اینکوترمزی بوده است که توسط اتاق بازرگانی بین‌الملل ایجاد شده است و در مجموعه‌قواعد اینکوترمز گنجانده و بسیار قدیمی و حتی برای تجار بسیار پرخاطره و پرکاربرد است.

اما متأسفانه بخشی زیادی از تجار ایرانی و حتی خارجی این قاعده را به‌اشتباه استفاده می‌کنند؛ زیرا این قاعده مخصوص حمل‌ونقل دریایی است و جایی در حمل‌ونقل‌های ترکیبی یا حمل‌ونقل‌های غیردریایی ندارد.

اصلاً تعهد و ریسک در این قاعده مشابه سایر قواعد دریایی خارج از آب تعریف نمی‌شود و امروزه که بسیاری از حمل‌ونقل‌های دریایی غیر کانتینری جای خود را به حمل‌ونقل‌های کانتینری داده‌اند این قاعده از لحاظ عملی کم‌رنگ شده و تنها مناسب حمل‌ونقل کالاهای فله است. اما هنوز هم تجار به دلیل اینکه درک صحیحی از قاعده FOB ندارند به‌اشتباه و به‌کرات از این قاعده استفاده می‌کنند و تصورشان این است که این قاعده مربوط به حمل دریایی است.

تصور آنها کاملاً درست است؛ اما وقتی تجار کالا را وارد کانتینر می‌کنند و بخشی از تعهدات مثل ریسک و هزینه بروی زمین اتفاق می‌افتد و از طرفی هیچ شرایط و ضوابطی برای این قاعده در خارج از آب وجود ندارد پس چگونه این قاعده برای حمل‌های کانتینری که دقیقاً مشمول حمل‌های ترکیبی می‌شوند می تواند انتخاب درستی باشد؟

با این فرض که تجار از این قاعده برای محموله‌های کانتینری خود استفاده کنند مجدد خطای فاحش دیگری در بین تجار در مورد این قاعده وجود دارد. این مشکل از نسخه ۲۰۰۰ اینکوترمز نشات می گیرد. بر اساس مقررات این قاعده در نسخه ۲۰۰۰ چنانچه محموله یا کانتینر از نرده کشتی عبور می کرد ریسک به خریدار منتقل می شد.

مثلا اگر کالا روی عرشه سقوط می کرد ریسک و خسارت اتفاق افتاده مربوط به خریدار و اگر قبل از نرده کشتی اتفاقی برای کالا می افتاد مخاطرات متوجه فروشنده بود.

استقرار کامل کالا در قاعده FPB اینکوترمز

⚡ قاعده FOB جزء اولین قواعد اینکوترمزی بوده است که توسط اتاق بازرگانی بین‌الملل ایجاد شده است و در مجموعه‌قواعد اینکوترمز گنجانده و بسیار قدیمی و حتی برای تجار بسیار پرخاطره و پرکاربرد است.

از نسخه ۲۰۱۰ به بعد مفهوم نرده کشتی از بین رفت و ریسک زمانی از فروشنده به خریدار منتقل می شود که کالا کاملا در محل خودش استقرار پیدا کرده و فرآینده Lashing یا تسمه کشی اتمام پیدا کرده باشد. اما متاسفانه طرز تفکر ” نرده کشتی” همچنان در بین تجار باقی مانده است.

به طور خاص، هنگام استفاده از اصطلاحات FOB، مسئولیت هزینه‌ها در زمینه‌های زیر بر عهده فروشنده است: بارگیری اولیه کالا – تحویل به اولین متصدی حمل خریدار (البته بعد از تشریفات گمرکی صادرات) – هزینه‌های پایانه مبدأ و در انتها بارگیری روی کشتی به صورت کامل و مطمئن!

در مقابل خریدار مسئول هزینه‌های و مسئولیت‌های حمل اصلی – هزینه‌های پایانه مقصد بخصوص تخلیه و جابه‌جایی‌ها – تشریفات گمرکی واردات – انتقال به مقصد نهایی است نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که هیچ بیمه‌ای در قاعده FOB گنجانده نشده است؛ بنابراین، موضوع بیمه باید توسط خریدار جدی گرفته شود.

بخصوص در کالاهای کانتینری که معمولاً فروشنده هم گاهی به‌اشتباه از این قاعده استفاده می‌کند و کالا را بیمه نمی‌کند. فروشنده نیز خیالش راحت است که در صورت بروز حادثه و خسارت برای کالا مسئولیت به عهده خریدار است. صرف‌نظر از همه این موارد ریسک قاعده FOB بسیار بالاست برای همین منظور اتاق بازرگانی بین‌الملل قاعده FCA را در حمل‌های ترکیبی (زمانی که مسئولیت فروشنده یا خریدار تنها به دریا ختم نمی‌شود) پیشنهاد می‌شود.

این توصیه برای صادرکنندگان ایرانی جدی است و تجربه‌های زیادی اتفاق افتاده است که در هنگام بروز خسارت فروشنده ایرانی متحمل ضرر و زیان شده است درصورتی‌که استفاده از قاعده FCA به‌جای FOB می‌تواند به سود صادرکننده ایرانی باشد؛ زیرا بر اساس این قاعده مسئولیت فروشنده روی زمین تمام می‌شود و ریسک بارگیری به فروشنده منتقل نمی‌شود.

هزینه بارگیری در قاعده FOB به عهده فروشنه است در حالی که در قاعده  FCA این هزینه به گردن خریدار می افتد!

⚡ موضوع مهم‌تر مسئله هزینه بارگیری در مبدأ است. در قاعده FCA هزینه بارگیری به عهده خریدار است؛ اما در قاعده FOB این هزینه با فروشنده است.

قاعده fob شامل هزینه حمل می شود در حالی که قاعده fcaa اینکوترمز شامل هزینه حمل نمی شود و این تفاوت دقیق گروه جتصا در آمورش های اینکوترمز آن است

⚡ نکته دیگر اینکه از لحاظ فنی هم استفاده از قاعده FOB به‌جای FCA در کالاهای کانتینری یک ایراد بزرگ دارد. در این صورت فروشنده بارگیری کالا را به متصدی حملی سپرده است که انتخاب خودش نبوده است. نکته آخر اینکه به شدت به تجار ایرانی توصیه می شود که برای حمل کانتینری از قاعده درست آن یعنی FCA استفاده کنند و اجازه دهند قاعده محبوب FOB برای حمل های غیرکانتینری(فله) استفاده شود.

مهم ترین تفاوت های قاعده FOB و FAS

مسئولیت و هزینه بارگیری در قاعده FOB برخلاف قاعده FAS به عهده فروشنده است. هر چند هر دو مناسب کالاهای فله هستند که قرار است به صورت دریایی حمل شوند!

(CFR (Cost and Freight

در CFR، فروشنده زمانی کالا را تحویل می‌دهد که کالا در کشتی روی عرشه بارگیری و برای صادرات ترخیص شود. فروشنده هزینه کرایه حمل کالا را تا بندر مقصد نهایی می پردازد

⚡ در این قاعده خریدار و فروشنده روی قاعده‌ای با هم توافق می‌کنند که هزینه حمل دریایی از بندر مبدأ تا بندر مقصد به عهده فروشنده است؛ اما فروشنده هیچ تعهدی در قبال تهیه بیمه‌نامه ندارد.

در قاعده CFR اینکوترمز 2020 تجربه نشان داده است عدم تعیین دقیق مبدا و مقصد می تواند مشکلات زیادی برای تجار ایجاد کند

⚡ تجربه نشان داده عدم تعیین دقیق هر دو بندر مبدأ و مقصد هم مشکلات زیادی برای تجار ایجاد کرده است.

(CIF (Cost, Insurance, and Freight

قاعده CIF معادل CFR است ولی بیمه دارد و فروشنده باید بیمه نامه تهیه کند
استفاده از قاعده CIF در برخی کشورها ممنوع است

⚡ نکته بعدی اینکه خیلی از کشورها امکان ثبت رسمی قاعده CIF مثل آنچه ما در قانون واردات ایران را داریم، را به تجار نمی‌دهند. یعنی شما نمی‌توانید برای واردات کالا به ایران از این قاعده استفاده کنید. این کار به دلیل حمایت دولت‌ها از شرکت‌های بیمه محلی است! اما برای صادرکنندگان من‌جمله صادرکنندگان ایرانی هیچ محدودیتی وجود ندارد و به‌راحتی می‌توان این قاعده را در صادرات استفاده نمود!

تمایز و تفاوت قاعده cif , cfr در بیمه ای است که فروشنده از طرف خریدار برای وی خریداری و هزینه آن را هم پرداخت می کند

⚡ در مجموع می توان گفت تفاوت زیادی بین دو قاعده نیست و تنها تفاوت عمده موضوع بیمه ای نامه است که باید فروشنده از جانب وی برای او خریداری کند! و حداقل کلاز مورد پذیرش کلاز C تا تا بندر مقصد است و نه بیشتر!

دو تغییر کلیدی در Incoterms 2020 در مقایسه با نسخه ۲۰۱۰

تمایز اینکوترمز 2020 در مقایسه با اینکوترمز 2010 در اینجا نمایش داده شده است. این تفاوت ها در برخی موارد بسیار خاص اند

۱- DAT (تحویل در ترمینال) به تحویل در مکان بدون بار (DPU) تغییر نام داد.

۲- در FCA (Free Carrier) شرکت‌های حمل اجازه دارد بارنامه‌ها on-board را بلافاصله بعد از بارگیری صادر کنند.

سایر تغییرات عبارت‌اند از:

در قواعد CIF (هزینه، بیمه و حمل‌ونقل) و CIP (حمل و بیمه پرداخت شده) برای بیمه استاندارد جدیدی تعیین شده، اما سطح آن همچنان بین خریدار و فروشنده قابل‌مذاکره است.

در جایی که فهرست شده است، تخصیص هزینه بین خریدار و فروشنده با جزئیات بیشتری مشخص شده است – تمام هزینه‌هایی که به عهده خریدار و فروشنده است به طور جداگانه در هر قاعده فهرست شده‌اند.

در FCA (حمل رایگان)، DAP (تحویل در محل)، DPU (تحویل در محل تخلیه) و DDP (تحویل وظیفه پرداخت شده) هماهنگی‌های حمل‌ونقل اکنون به خود فروشنده و خریدار سپرده شده است نه استفاده از شخص یا شرکت‌های ثالث!

تعهدات ایمنی در نسخه جدید برجسته‌تر شده است.

توضیحات برای کاربران برای هر قاعده  جایگزین ” بخش راهنمای نسخه ۲۰۱۰ شده و به‌گونه‌ای طراحی شده است که برای کاربران آسان‌تر باشد.

در قاعده CIP، حداقل پوشش بیمه‌ای مورداستفاده باید کلاز A یا مشابه آن باشد درصورتی‌که در قاعده CIF، استفاده از پوشش بیمه‌ای C همچنان، بدون اشکال است.

دیدگاه‌ها (1)

  • دیدگاه های فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
  • از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.
  • امتیاز دادن به دوره فقط مخصوص خریداران محصول است.

*
*

    رحیم زاده سعادت مهمان 25 تیر 1402 پاسخ

    تا الان هیج جا توضیح و تفسیر قاعده های اینکوترمز رو به این خوبی ندیده بودم خداییش! دست شما درد نکنه! من شخصا استفاده نمودم.

error: Content is protected !!